مدل سازی اطلاعات ساختمان (BIM)
با توجه به افزایش هزینههای جاری و کمبود پروژهها و حتی کاهش پرداختها از جانب کارفرماهای محترم، آیا جایی برای هزینه کردن برای فرآیندهای نو و تجهیز به تکنولوژیهایی مانند مدل سازی اطلاعات ساختمان (BIM) محلی از اعراب دارد یا نه؟ اصولاً چرا وقتی میتوان با روشهای سنتی موجود که پاسخ خود را پس داده، سراغ روشهای نو رفت؟ آیا دیگر متولیان روشهای سنتی موجود هم به سمت و سوی شیوههای جدید مدیریت طرح، ساخت و یا طراحی پیش میروند؟ تازه به نظر میرسد این روشهای نوین، منهای هزینه اولیه لازم اعم از هزینههای مربوط به سختافزار و یا نرمافزار میبایست زمان آموزش و تسلط مربوط به خود را داشته باشند. از سوی دیگر نفرات متخصص در این امور کمتر یافت شده و هزینههای مهندسی گرانتری هم دارند. همه این مطالب و بسیاری از مطالب دیگر این سوال را در ذهن متبادر میکند که اصولا برای چه باید تغییر را در این مسیر پذیرفت و در این مسیر قدم برداشت؟
جواب این سوالها و بسیاری دیگر از این سوالها در یک حقیقت خودنمایی میکند. آن حقیقت آن است که آیا اصولا اعتقاد و یا تمایلی به انجام فعالیت مهندسی صحیح و در حد استانداردهای جهانی داریم یا نه؟ اگر جواب مثبت است حال باید به این سوال مهم پاسخ دهیم که هدف ما از انجام فعالیت مهندسی صحیح چیست و چه مختصاتی از آن را برای خود تعریف میکنیم؟
آیا متصور هستیم که این مسائل برای دیگرانی از ما بهتر تعریف میشوند و یا نه خود را شایسته بهترینها میدانیم؟ آیا مساله پِرت مصالح و زمان و انجام دوبارهکاریها بهعنوان زخمی بر پیکر کمجان اقتصاد و صنعت کشور میدانیم یا جز آندسته از انسانهایی هستیم که دیگر کار را از کار گذشته میدانیم و امیدی به اصلاح امور نداریم.
در هر حال واقعیت آن است که در بسیاری از اوقات تحولات علمی ما را در خود غرق میکند، چه بخواهیم و چه نخواهیم. امروزه مفاهیمی همچون فناوری بیم (BIM) یا واقعیت مجازی (VR) یا اینترنت هوشمند یا مدیریت دادهها و … مثل گذشته ناآشنا نیست بلکه با سرعت بسیار زیادی در حال گسترش بوده و به جز لاینفکی از کار تبدیل خواهند شد.
اینکه کارفرما یا سرمایهگذار قبل از آنکه بهوسیله پول او ملکی یا سازهای ساخته شود بتواند در عالم مجازی آن را به عینه مشاهده نماید و در آن راه رود و نقطه نظرات خود را بیان نماید، تبدیل به یکی از توقعات بدیهی و واضح خواهد شد. حال سوال آن است که شرکتهایی که در آن زمان در این وادی حرکت نکردهاند و چشم خود را نسبت به تحولات تکنولوژی بسته بودند در بازار رقابتی آن زمان چگونه دوام خواهند آورد؟
ما در رابطه با یک تابلوی نقاشی دلخواه، رویایی و لاکچری صحبت نمیکنیم. واقعیت آن است که امروزه روز داشتن یک مدل جامع اطلاعاتی و چند بعدی لازمه انجام صحیح و بهینه یک پروژه عمرانی محسوب میشود.
دیگر شنیدن نامهای نرمافزارهای رویت یا تکلا یا نویس در کنار مدل جامع اطلاعاتی با قابلیت کنترل و مدیریت هزینه و زمان، نه تنها عجیب نیست بلکه به امری قابل درخواست و مطالبه تبدیل شده است.
اصرار بر انجام کار به شیوههای سنتی، تبعات خود را خواهد داشت. عدم مطابقت توانایی شیوههای سنتی با درخواستهای نو و بروز کارفرمایان، راندمان پایین شیوههای سنتی کاری، پرت زمان و هزینه به شکل چشمگیر، عدم توانایی شیوههای سنتی بر پوشش دادن مناسب کل چرخه حیات ساخت، عدم بروز بودن اطلاعات پروژه جهت مدیریت کارا، ایجاد ناهماهنگیهای بین کارگروههای کاری، مشکلات اجرایی و … همه و همه در چهارچوب اصرار بر شیوههای سنتی کاری برقرار است.
از سوی دیگر تسلط لحظه به لحظه بر مدیریت چند وجهی پروژههای ساختوساز، مدیریت بر اساس دیتابیس زنده، هماهنگی کامل ارگانهای مختلف و درگیر در پیشرفت پروژه با یکدیگر، قابلیت ساخت مجازی پروژه، استفاده از سیستمهای خودکار ساختوساز، تسلط به جنبههای زمانی و هزینهای کار و… همه و همه در چهارچوب استفاده از شیوههای نوین همچون استفاده از فناوری BIM قابل دسترسی است.
از هر چه بگذریم از این حقیقت نمیتوان گذشت که دنیای مدرن فردا جایی برای شرکتهایی که زبان زمان خود را درک نکردهاند، نخواهد گذاشت. حال چه بپذیریم و چه نپذیریم رویه منطقی پیشرفت جهان دستخوش تغییر نخواهد شد.
حداقل منطق ایجاب میکند تا در برابر این احتمال بادقابلیت رخداد زیاد، دست به تحقیق بیشتری زده شود تا زمان و هزینهای که امروز میتوان برای توسعه خود پرداخت کرد را در آینده به شکل چند برابری پرداخت نکنیم.
باید فرزند زمان خویش بود و فقر مالی و مشکلات اقتصادی را بهانه آن نکنیم تا شیوه کاری غلطی را توجیه کرده و یا بر انجام آن اصرار بورزیم.
قبل از هر چیز باید اندیشه کرد و بر صحت تغییر به شکل صحیح انجام کار، یقین حاصل کرد. اتفاقات خوب از این لحظه شروع خواهند شد.